دختران امروز مادران فردا
به قلم : مجید تاریخ نگارش: سه شنبه 8 مرداد 1392
باید باکره باشی.باید پاک باشی.برای اسایش مردانی که پیش از توپرده ها دریده اند.چرایش نمیدانی فقط میدانی قانون است.سنت است.دین است.قانون و سنت را میدانی مردان ساخته اند.اما درخلوت می اندیشی به مرد بودن خدا و گاهی فکر می کنی شاید خدا رانیز مردان ساخته اند.من زنم.با دستهایی که دیگر دلخوش به النگوهایی نیست که زرق و برقش شخصیتم باشد.من زنم.وبه همان اندازه از حواسم می برم که ریه های تو.میدانی؟درداور است من ازاد نباشم که تو به گناه نیوفتی.قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می ایند.دردم می اید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم.دردم می اید ژست روشنفکرت تنها برای دختران غریبه است به خواهر و مادرت که میرسی قیصر میشوی.دردم می اید در تخت خواب با تمام عقیده هایم موافقی و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی تمام حرفهایت عوض می شود.دردم می اید نمی فهمی تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است حیف که ناموس برای تو وسظ پا است نه تفکر.حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه تنی است.من محتاج درک شدن نیستم.دردم می اید خر فرض شوم.دردم می اید انقدر خوب سر وجدانت کلاه میزاری و هربار که ازادیم را محدود می کنی می گویی من به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است.نصل تو هم که اصلا مسوول خرابی هایش نبوده.
میدانی؟
دلم از مادرهایمان می گیرد.بدبخت هایی بودند که حتی می ترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده خیانت نمی کردند.نه برای اینکه از زندگی راضی بودند.نه.خیانت هم شهامت می خواست.از لقمه حرام می ترسد.از همه چیز میترسد.توکه خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است.دردم می اید این را هم بخوانی می گویی اغراق است.ببینم که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک می خورد باز هم همین را می گویی.ببینم انجا هم اندازه ی درون خانه غیرت داری.دردم می اید که به قول شما تمام زنهای اطرافتان خرابند و انهایی که نیستند همه فامیل های خودتانند.مادرت اگر روزی جرات پیدا کرد ازش بپرس از س. ک.س با پدر راضی بود؟بیچاره سرخ میشود.و جوابش را.باور کن به خودش هم نمی دهد.دردم می اید.از این همه بی کسی.دردم می اید.
میدانی؟
دلم از مادرهایمان می گیرد.بدبخت هایی بودند که حتی می ترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده خیانت نمی کردند.نه برای اینکه از زندگی راضی بودند.نه.خیانت هم شهامت می خواست.از لقمه حرام می ترسد.از همه چیز میترسد.توکه خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است.دردم می اید این را هم بخوانی می گویی اغراق است.ببینم که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک می خورد باز هم همین را می گویی.ببینم انجا هم اندازه ی درون خانه غیرت داری.دردم می اید که به قول شما تمام زنهای اطرافتان خرابند و انهایی که نیستند همه فامیل های خودتانند.مادرت اگر روزی جرات پیدا کرد ازش بپرس از س. ک.س با پدر راضی بود؟بیچاره سرخ میشود.و جوابش را.باور کن به خودش هم نمی دهد.دردم می اید.از این همه بی کسی.دردم می اید.
نظرات شما عزیزان:
22:11